نوزاد در برابر تغییرات محیط خود بیتفاوت نیست؛ اما او همیشه به یك نسبت به اطراف خود توجه نمیكند. تنفس و ریتم ضربان قلب، به خوبی تغییرات میزان هوشیاری او را نشان میدهد. با وجود این، بهترین نشانه برای تشخیص میزان توجه در یك نوزاد،
تعداد دفعات مكیدن، در یك واحد زمانی است. البته این مكیدن، الزاماً به معنای خوردن چیزی نیست. درواقع از بدو تولد، نوزاد با دیدن یك سر پستانك شروع به مكیدن میكند.
این مطالعات به این صورت انجام میگیرد كه سر پستانكی در دهان نوزاد قرار میدهند (البته از این سر پستانك، چیزی برای خوردن جاری نمیشود)، و آن را به دستگاهی متصل میكنند كه شدت و تعداد مكیدن را در یك واحد زمانی مشخص اندازه میگیرد. محققان با كمك این آزمایش، به توجهی كه نوزاد به یك پدیدهی نو نشان میدهد، پی میبرند. همچنین از این راه میتوانند میزان توجه كودك به یك محرّك خاص را بررسی كنند.
در مرحلهی اول ـ كه مرحلهی «عادت كردن» نامیده میشود ـ به دفعات از یك عامل محرّك استفاده میشود. بدیهی است كه در اثر این عمل تكراری، نوزاد نیز مانند همهی انسانها، احساس بیحوصلگی میكند و میزان فعالیت او به تدریج كاهش مییابد. این روند كاهش، به یك آستانهی از پیش تعیین شده میرسد كه درواقع ملاك كار محققان است. زمانی كه توجه نوزاد در این حد تضعیف شد، نوع محرّك را برای مدتی تغییر میدهند و طی این مدت زمان، عكسالعمل نوزاد نسبت به آن پدیدهی نو را آزمایش میكنند. اگر نوزاد تغییر انجام شده را حس كند، با شدت بیشتری به مكیدن ادامه میدهد. این مرحله، مرحلهی «ازبین رفتن عادت» نامیده میشود. حال اگر نوزاد تغییری احساس نكند (مثلاً: اگر دو محرك خیلی به هم شبیه باشند)، میزان هوشیاری او و تعداد دفعات مكیدن او رو به كاهش میرود.
با این حال ممكن است كه گاهی نوزاد به خواب برود و دوباره بیدار شود؛ همچنین امكان دارد بدون اینكه محرّك تغییر داده شود، تعداد دفعات مكیدن، خود به خود افزایش یابد. این موضوع نشاندهندهی این است كه نتیجهی آزمایش در مورد هر نوزاد متفاوت است، و یا به عبارت دیگر عكسالعمل یك نوزاد، كمی با نوزاد دیگر فرق میكند. محققان برای این كه مطمئن شوند كه افزایش فعالیت، واقعاً به علت تغییر محرّك و دیدن یك پدیدهی نو است، آزمایشات را با یك گروه نوزاد انجام میدهند و میانگین نتایج را ملاك قرار میدهند. البته برای این كه خصوصیات فردی هر نوزاد تأثیر زیادی روی نتایج نگذارد، آزمایش را با دو گروه نوزاد انجام میدهند. در گروه اول، كه «گروه آزمایش» نامیده میشود، محرك دوم كاملاً با محرّك اوّل متفاوت است. اما در گروه دوم، كه «گروه شاهد» نامیده میشود، یك نوع محرّك ثابت را قبل و بعد از «آستانهی بیحوصلگی» به او نشان میدهند و سپس میزان افزایش مكیدن را در نوزادها با هم مقایسه میكنند. اگر میانگین گروه اول بسیار بالاتر از گروه دوم باشد و تفاوت بارزی بین آن دو دیده شود، نشان میدهد كه نوزادان كاملاً تغییر انجام شده را درك میكنند و افزایش فعالیت و توجه آنها، به علّت مواجهه با یك پدیدهی نو است.
این روش، برای سنجش ادراك نوزاد، بسیار دقیق است و از آن، بهخصوص برای مطالعه در مورد درك اصوات و به ویژه درك زبان و توانایی حرف زدن استفاده میشود. با وجود این، پس از دو یا سه ماهگی، دیگر نمیتوان از این راه به تحقیق پرداخت؛ زیرا از این پس، به تدریج عادت مكیدن، فقط برای رفع گرسنگی انجام میگیرد.