بهعنوان مثال، مرتباً به مخالفت میپردازند و یا خودسرانه عمل میكنند. این گروه كمتر به پیشرفتهای تحصیلی دست مییابند، اما به احتمال زیاد از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند و در زمینهی ارتباطات اجتماعی موفقند.
پدر و مادرهای انعطافپذیر، كودكان خود را آزاد میگذارند و زیاد برای آنها تعیین و تكلیف نمیكنند. این گروه از والدین درخواست زیادی از كودكان خود ندارند و بیشتر به آنها پاسخ میدهند. معمولاً افكار آنها سنتی نیست و بهطور كلی بسیار انعطافپذیرند. آنها از كودك خود توقع ندارند كه خیلی عاقلانه رفتار كند. كاملاً او را آزاد میگذارند تا به تنهایی رفتارهایش را تنظیم كند. از هرگونه درگیری با فرزند خود اجتناب میكنند.
پدر و مادرهای بیاعتنا، تقریباً هیچ انتظاری از فرزند خود ندارند، اما از سوی دیگر خود نیز به خواستههای كودك آنچنان توجهی نمیكنند. آنها در تربیت فرزند خود نقش فعالی ندارند و او را به حال خود رها میكنند تا به خودی خود بزرگ شود. امكان دارد كه رفتار تربیتی، با گذشت زمان تغییر كند. اغلب پدر و مادرهای مستبد و یا حتی میانهرو، به والدین بیاعتنا تبدیل میشوند؛ بهخصوص اگر دارای چند فرزند باشند. و برعكس، پدر و مادرهای بیاعتنا، هنگامی كه از رفتارهای خودسرانهی فرزندشان به ستوه میآیند، بهطور ناگهانی تغییر روش میدهند و نسبت به او بیش از اندازه متوقع میشوند. در چنین شرایطی، پدر و مادر به یك متخصص روانپزشك نیاز دارند، تا با كمك او بتوانند از رفتارهای افراط و تفریطی اجتناب كنند. پزشك مشاور با راه كارهایی كه در دست دارد میتواند به والدین كمك كند تا روش تربیتی مناسب را برگزینند.